به بهانه حضور مخترعی جوان و جهانی که در مراسم ترم اولی ها حضور یافت

برداشتی کوتاه از زندگی توام شده با فن و مهارت مهندس پروش
۲۶ فروردین ۱۳۹۹ | ۰۹:۱۹ کد : ۱۶۶۸ اخبار امورفرهنگی
تعداد بازدید:۶۴۶

مراسم استقبال از ترم اولی های ورودی بهمن نود و هشت دانشکده فنی و حرفه ای دکتر شریعتی که روز گذشته یک شنبه بیستم بهمن شاهد برگزاری آن  سالن میلاد دانشکده بودیم، قدری ویژه تر بود. چرا که یک میهمان و سخنران ویژه داشت که خود را جزو خانوده بزرگ فنی و حرفه ای می دانست.  مهندس امیر پروش. مخترعی جوان که به قول خودش "از نقطه زیر صفر با بهره گیری از مهارت و فن آوری به شرایطی رسید که اکنون نه تنها از لحاظ درآمد مالی از پزشکان بالاتر است"، بلکه پیشنهادهایی متعدد کاری از طرف بسیاری از کشورهای جهان به وی شده است....


آنچه در زیر می خوانید خلاصه ای برگرفته از چند سایت و خبرگزاری مختلف می باشد که با وی به مصاحبه و گفتگو پرداخته بودند و امیدواریم بتواند چراغی فرا روی شما عزیزان خواننده این مطلب باشد تا به امید باریتعالی در مسیری موفق و روشن تر از اکنونتان طی مسیر نمایید:

"امیر پروش"؛
 نمونه کامل انسانی با پشتکار است که به گفته خودش با کسب مهارت و حرفه‌آموزی مسیر زندگی‌اش کاملا تغییر کرده است. این مخترع و کارآفرین جوان شیرازی در محله دباغی شاه داعی‌الله شیراز متولد شد و دوران کودکی سخت خود را که از آن با عنوان «دورانی وحشتناک» یاد می‌کند در این محله جرم‌خیز گذرانده است.
به گفته خودش مشکلات زندگی باعث شد که در دوران مدرسه نمرات ضعیفی بگیرد و با معدل 8 ترک تحصیل کند اما با ضمانت فردی دلسوز به نام آقای بهبود در شاخه کار و دانش در یکی از هنرستان‌های شیراز مشغول به تحصیل می‌شود و در رشته برق با معدل ناپلئونی 10 دیپلم می‌گیرد. این مخترع جوان ورود به هنرستان شیراز به کمک  نقطه عطف زندگی خود می‌داند.
پروش می‌گوید: حتی پول خرید دفتر و کتاب هم نداشتم به یکی از ساندویچ‌فروشی‌های معروف شیراز می‌رفتم و کاغذ ساندویچها را جمع می‌کردم و با قرار دادن زیر یک جسم سنگین آنها را صاف می‌کردم، با اجاره کتاب از خیابان دهنادی شیراز مطالب مهم کتاب‌ها را در این کاغذها یادداشت و مطالعه می‌کردم.
وی از قبولی در دانشگاه فنی باهنر شیراز به عنوان یکی از اتفاقات خوب زندگی خود یاد می‌کند و می‌گوید: بعد از اینکه در دانشگاه فنی باهنر شیراز فوق دیپلم گرفتم بار دیگر کنکور دادم و دو تا لیسانس برق و الکترونیک از دانشگاه شیراز اخذ کردم و مدرک فوق لیسانس برق را در تهران گرفتم.
نخبه، کارآفرین و مخترع امروز در مقطعی از زندگی خود آن چنان از آینده خود مایوس و ناامید شده بود که به فکر خودکشی می‌افتد و روزی پیش یک روحانی از حالات روحی خود صحبت می‌کند. این روحانی از او می‌خواهد که هفته‌ای یک مرتبه به دارالرحمه شیراز برود و در آنجا غسال شود.
پروش در مورد این تجربه می‌گوید: وقتی آنجا رفتم فکر خودکشی از سرم خارج شد و تا حدود یک سال در همان دارالرحمه شیراز به کار غسالی مشغول بودم.
این مخترع جوان اولین اختراع خود را در سال 2014 ثبت کرد و در حال حاضر 5 اختراع دارد که ثبت جهانی شده است و حتی نیم‌نگاهی به دریافت جایزه نوبل اختراعات دارد و امید دارد که در 40 سالگی اتفاقات خوبی در این زمینه برایش رخ دهد.
وی که از معدود مخترعانی است که موفق به ثبت جهانی اختراعات خود و فروش آن‌ها شده است، می‌گوید: از بیشتر کشورهای دنیا دعوت‌نامه دارم اما گمشده من و هدفی که دنبال می‌کنم در این آب و خاک است.
پروش عنوان سفیر فنی و حرفه‌ای کشور ایران، سفیر کارآفرینی دانشگاه فنی و حرفه‌ای کشور، مشاور استاندار فارس و مشاور دانشگاه فنی و حرفه‌ای فارس را نیز در پرونده خود دارد.
دانش‌آموز ناموفق و ناامید دیروز در حال حاضر با پشتکار و تلاش خود مجتمع آموزشی را با 35 شعبه در استان فارس راه‌اندازی کرده است و سالانه به 3 هزار نفر در این مجتمع آموزش مهارتی ارائه می‌کند.
در عالم هستی هرچه را باور داشته باشیم به سمتمان می‌آید، چه مثبت و چه منفی. این جان کلام قانون جذب است. طبق این قانون ما درجهانی پر از فرکانس زندگی می‌کنیم. همچنین افکار ما ارتعاشات و فرکانس‌هایی دارد که مشابه خود را جذب می‌کند. به این ترتیب وقتی ما مثبت فکر می‌کنیم و این مثبت‌اندیشی به باورما تبدیل می‌شود در مدار مشابه افکارمان قرار می‌گیریم و برعکس وقتی منفی می‌نگریم در مداری منفی.
قانون جذب از ما می‌خواهد هرآنچه را مطلوب ماست درخواست کنیم و پس ازآن باور داشته باشیم آنچه را خواسته ایم دریافت می‌کنیم و سپس با همه وجود احساس کنیم به خواسته‌مان می‌رسیم.
انتهای پیام/آدم‌های موفق نه ازجهانی دیگر آمده‌اند و نه توانایی‌های عجیب و غریب دارند، بلکه آنها فقط اهداف و آرزوهایی در سر دارند که برای رسیدن به آنها همه وقت و انرژی خود را صرف می‌کنند. موفقیت متعلق به کسانی است که جرات انجام کار دارند. آنها دست از آسایش و سکون کنونی می‌کشند و به کارهای تازه دست می‌زنند. آدم‌های موفق از شکست نمی‌ترسند و اصلا به آن فکر نمی‌کنند؛ اما اگر کارشان به شکست نیز بینجامد ناامید و دلسرد نمی‌شوند و از شکست‌ها درس‌های تازه می‌گیرند.
آرزو و هدف برای انسان‌های موفق ایجاد انگیزه می‌کند، ولی این انگیزه برای موفق شدن کافی نیست، برای همین انسان‌های پیروز اراده قوی و تعهد در انجام کار را چاشنی می‌کنند. خلاصه این که رسیدن به هدف و یافتن راه‌های رسیدن به آن لحظه‌ای از ذهن این افراد دور نمی‌شود.
 


نظر شما :