تفاوت سال کبیسه باسال معمولی به قلم استادغلامحسین رستگارنسب مربی کانون نجوم دانشکده فنی دکترشریعتی

۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۲:۴۵ کد : ۳۰۶۱ اخبار امورفرهنگی
تعداد بازدید:۴۸۵
تفاوت سال کبیسه باسال معمولی به قلم استادغلامحسین رستگارنسب مربی کانون نجوم دانشکده فنی دکترشریعتی

سال کبیسه چیست و چه تفاوتی با سال معمول دارد؟ گردش کامل زمین به دور خورشید حدود سیصد و شصت و پنج شبانه روز و شش ساعت است. چون شش ساعت در تقویم آورده نمی شود، بنابر این مشکلاتی به وجود می آید. در زمانهای قدیم از این شش ساعت چشم پوشی می کردند و این خود مشکلات دیگری را به وجود می آورد. مشکل این بود که مثلا پس از دوازده سال، دوازده ضربدر شش ساعت که می شود هفتاد و دو ساعت از تقویم کسر می شد. حالا ببینید این هفتاد و دو ساعت، سه شبانه روز می شد. به عبارتی شروع سال به جای اینکه اول فروردین باشد، بیست و شش اسفند بود و هر چقدر که ادامه می یافت، سال جلوتر و به سمت اسفند می آمد. یکی از کارهایی که در قدیم انجام می دادند، در هر صد و بیست سال، یک ماه به تقویم اضافه می کردند و آن سال، به جای اینکه دوازده ماه می داشت، سیزده ماهه می شد. با این یک ماه اضافه مجدد شروع فروردین در همان زمان خودش یعنی نقطه اعتدال بهاری انجام می گرفت. جالب است بدانید که اصطلاح"الهی صد و بیست ساله شوی" نیز از همین بخش نجوم گرفته شده است. وقتی که در دید و بازدید عید می گویند که الهی صد و بیست ساله شوی، یعنی اینکه بتوانی یک بار دیگر سال سیزده ماهه را ببینی و در جشن های ویژه مخصوص سال سیزده ماهه شرکت کنی. اما امروز، آن صد و بیست سال، به چهار سال رسیده است. حالا چطوری، به این صورت است که چهار سال را سیصد و شصت و پنج روزه حساب می کنیم. در این چهار سال، چهار تا شش ساعت به سمت اسفند می رویم. چهار تا شش ساعت می شود بیست و چهار ساعت یا یک شبانه روز. حالا به جای اینکه عید، از یک روز مانده به نقطه اعتدال بهاری شروع شود، یک روز به اسفند اضافه می کنیم و اسفند سی روزه می شود. با این یک روز اضافه، آن بیست و چهار ساعت عقب مانده جبران شده و عید هنگام اعتدال بهاری آغاز می شود. کبیسه قبلی در سال نود و پنج بود و پس از چهار سال، امسال یعنی سال نود و نه مجدد سال کبیسه است.
لحظه تحویل سال هزار و چهارصد هجری شمسی بر اساس شورای مرکز تقویم دانشگاه تهران: ساعت سیزده و هفت دقیقه و بیست و هشت ثانیه روز شنبه سی اسفند نود و نه.
غلامحسین رستگارنسب


نظر شما :